خرید گوشی جدید قبل گرونی دلار.
مهمونی و افطاری که هفته قبل دعوت کردیم.
سفر مشهد توی محرم که عجب صفایی داشت.
روزی که رفتم باغچه عمو و دوتایی خوش گذروندیم.
کلاسهایی که بخاطر وضع هوا و ناترازی تعطیل شدن.
ترم قبل که خیلی سنگین بود ولی همچنان معدلم بالا شد.
شب وعدههای صادق ۱ و ۲ که دلبری موشکها رو تماشا میکردیم.
دعاهایی که مادربزرگم برام میکنه و همیشه ازدواج و همسر خوب جزو اولیناشه.
موافقت استادم با اینکه کارآموزی رو برای شرکتش ثبت کنم ولی توی شرکت حاضر نشم و روی پروژه نهاییم کار کنم.
خندوندن پدرمادرم. من همیشه دنبال سوژهام تا خانواده رو بخندونم و و تماشای لبخند والدین میتونه بهترین لحظات زندگی هر فردی باشه.
پینوشت:
۱.یادمه قبلنا رسم بود اواخر سال همه توی این چالش شرکت میکردن و نمیدونم هنوز برقراره یا نه.
۲.دعوت میکنم از عزیزانی که این مطلب رو میخونن تا توی چالش شرکت کنن.